با سلام به وبلاگ معلم كلاس ششم خوش آمديد؛ لطفاً با نظرات خود ما را ياري نمائيد؛ اميدوارم لذت ببريد و براي بهتر شدن وبلاگ نظر بدهيد؛ مریخ،سیاره ی سرخ منظومه شمسی!
زیارت عاشورا


معرفی:

 

 

بَهرام یا مریخ چهارمین سیاره در سامانه خورشیدی است که در مداری طولانی تراز زمین و با سرعتی کمتر از زمین حرکت می‌کند. هر یک باری که به بدور خورشید می‌چرخد معادل ۶۸۷ روز (روز زمین) به درازا می‌کشد و شب و روز کمی طولانی‌تر از کره زمین است.

 

 

بزرگی بهرام نزدیک به یک دوم زمین است و قطر آن ۶۷۹۰ کیلومتر می‌باشد (بسنجید با قطر زمین: ۱۲۷۵۶ کیلومتر).

 

 

 

 

 

جو بهرام سرخ‌فام است و در آسمان شب از زمین نیز سرخی آن دیده می‌شود. کره بهرام دو ماه کوچک به نام‌های فوبوس و دِیموس دارد که ریختی نابسامان دارند. این دو ماه شاید شهاب‌سنگ‌هایی هستند که در مدار بهرام به دام افتاده‌اند. اگر شخصی در کرهٔ بهرام باشد خواهد دید که فوبوس سه بار در یک روز طلوع و غروب می‌کند. دیموس نیم فوبوس بوده و چنانچه از بهرام به آن نگاه کنیم این ماه بیشتر همانند به یک ستاره خواهد بود تا یک ماه.

 

 

بهرام، سیاره سرخ‌فام سامانه ی خورشیدی، یک دوم زمین قطر دارد و مساحت سطح آن برابر با مساحت خشکی‌های روی زمین است. همانند زمین، یخ‌های قطبی، دره‌های گود، کوه، غبار، توفان و فصل دارد. در دشت‌های آن مانند ماه، گودال‌هایی برآمده از برخورد سنگ‌های آسمانی دیده می‌شود. با وجود اندازه کوچکش، بلندترین قلهٔ سامانهٔ خورشیدی یعنی کوه المپوس و بزرگ‌ترین دره سامانهٔ خورشیدی در این سیاره پیدا شده‌است.

 

 

فرسوده بودن بیشتر دهانه‌های برخوردی سیاره بهرام نشان‌دهندهٔ پرکاری زیاد زمین‌شناختی در این سیاره‌است.

 

 

روزهای بهرام ۲۴ ساعت و ۳۷ دقیقه درازا دارند. از آن‌جا که محور سیارهٔ بهرام همانند زمین ۲۴ درجه کج است در این سیاره نیز فصل‌های سال وجود دارند. اما هر سال بهرامی کمابیش دو برابر سال زمینی یعنی ۶۷۸ روز به‌درازا می‌کشد.

 

 

 

 

 

 

 

مشخصات و ویژگی های مریخ:

 

 

 

بهرام شعاعی در حدود یک دوم شعاع زمین دارد. همچنین بهرام از زمین کم چگالتر است، به گونه ای که حجمی برابر ۱۵٪ و جرمی برابر ۱۱٪ زمین دارد. مساحت سطح آن تنها اندکی کم تر از مجموع سطوح خشکی‌های زمین است. بهرام در برابر تیر (عطارد) بزرگتر و دارای جرم بیشتر و در نتیجه چگال تر است. همین زمینه سبب شده‌است نیروی گرانش بیشتری در سطح بهرام وجود داشته باشد.

 

 

 

 

 

بهرام از دید اندازه، جرم و گرانش سطح، حالتی میان زمین و ماه (ماه زمین) دارد؛ ماه قطری برابر یک دوم قطر بهرام دارد، در حالی که قطر زمین حدود دو برابر قطر بهرام است، زمین دارای جرمی در حدود ده برابر جرم بهرام است، در حالی که جرم ماه ده برابر کم تر از بهرام است. نمای سرخ-نارنجی رنگ بهرام در اثر وجود آهن (III) اکسید، که بیشتر به هماتیت یا زنگ آهن مشهور است، به وجود آمده‌است.

 

 

 

 

 

 

 

 

خاک سیاره مریخ

 

 

 

 

در ژوئن ۲۰۰۸، داده های به دست آمده به دست کاوشگر فینیکس ثابت کرد که خاک بهرام دارای اندکی ویژگی بازی (قلیایی) و همچنین دربرگیرنده ی موادی مانند منیزیم، سدیم، پتاسیم و کلر، که وجود همه آنها برای زیست و رویش موجودات زنده ضروری است، می‌باشد. پژوهشگران خاک به دست آمده از بخشی نزدیک قطب شمال بهرام را با کمی خاک باغچه زمینی هم سنجی کردند و به این نتیجه رسیدند که خاک بهرام برای رشد گیاهانی چون مارچوبه (آسپاراگوس) مناسب است.

 

 

در آگوست ۲۰۰۸، کاوشگر فینیکس با انجام آزمایش‌ها ساده شیمیایی، مثل آمیختن آب زمین با خاک بهرام، با هدف آشکارساختن pH خاک بهرام، نشانه‌هایی از نمک پرکلرات پیدا کرد، که این موضوع نئوری دانشمندان بسیاری را که ادعا کرده بودند خاک بهرام به طور چشمگیری دارای ویژگی بازی است، تایید می‌کرد. pH خاک بهرام ۸٫۳ اندازه گیری شد.

 

 

نتایج حاصل از نمونه‌گیری و آزمایش خاک سطح مریخ، که از جمله با کمک اشعه ایکس، توسط کاوشگر کنجکاوی انجام گرفت، نشان می‌دهد که سطح مریخ بافتی بازالتی دارد که نوعی سنگ آتش‌فشانی، مشابه شن‌های سواحل هاوایی است.

 

 

 

 

 

 

 

ترکیبات جوی سیاره مریخ 

 

 

 

در جو آن گازهای دی اکسید کربن (با درصد۳/۹۵ )، اکسیژن (با درصد ۱۵/۰ )، نیتروژن با درصد۷/۲و کمی بخار آب(با درصد ۰۳/۰ ) و گازهای بی اثر(مانند آرگون با درصد ۶/۱ )وجود دارد.

 

 

بیشتر مناطق بهرام بسیار سرد است. دمای هوا در قطب‌های آن می‌تواند تا ۱۳۰ درجه زیر صفر پایین برود.

 

 

به دلیل رقیق بودن «هوای» بهرام، دمای هوا به سرعت تغییر می‌کند. مثلاً فقط لحظاتی پس از طلوع خورشید دما در سطح بیش از ۲۰ افزایش می‌یابد. در هر لحظه دمایی که پای شما احساس می‌کند (هوای نزدیک سطح) با دمای هوای اطراف سر شما ممکن است تا ۲۰ درجه اختلاف داشته باشد. به این ترتیب اگر روی استوای بهرام باشید، دمای سطح ۲۰ درجه سلیسیوس و دمای اطراف سر شما صفر درجه‌است.

 

 

در بهرام بادهایی با سرعت زیاد (متجاوز از ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت) می‌وزد که سبب می‌شود غبارها در ارتفاع ۴۰ کیلومتری معلق بمانند علت ایجاد این بادها غالباْ اختلاف دما توام با اختلاف فشار است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خروج از مرکز بهرام 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خروج از مرکز بهرام متغیر است و از ۰٫۰۰۹ درجه تا ۰٫۱۰۴ درجه تغییر می‌کند اکنون خروج از مرکز ۰٫۰۹۳ درجه‌است مدت زمان این تغییر صدها سال تا هزاران سال تغییر می‌کند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تمدنی در مریخ؟!

 

 

 

گالیله نخستین کسی بود که بهرام (مریخ) را با تلسکوپ و در سال ۱۶۰۹ رصد کرد، اما تلسکوپ کوچک او جزئیاتی از سطح آن را نشان نداد. در تقرب سال ۱۸۷۷ بهرام (مریخ) به زمین، یک ستاره­شناس ایتالیایی به ­نام جیووانی شیوپارلی (Giovanni Schiaparelli) با استفاده از تلسکوپ ۲۲ سانتیمتری توانست سطح بهرام را رسم کند و نخستین نقشه­ های تفصیلی را ارائه نماید. این نقشه­ ها خطوطی را شامل می ­شدند که شیوپارلی آنها را Canali نامید، به معنی شیار در زبان ایتالیایی (مترادف Channel در انگلیسی). اما این کلمه به Canal در انگلیسی ترجمه شد که معنی آب­راه ساخت انسان را می­ دهد و به دنبال آن این حس پدید آمد که شاید نژادی هوشمند در بهرام ساکن باشد. این نکته را باید اشاره کرد که هیچ­گونه آب­راهی از زمین قابل شناسایی نبود، اما اینگونه تصور شد که آنها می­ توانند جهت آبیاری مزارع کنارشان که از زمین دیده می­ شد مورد استفاده قرار گیرند.

 

 

تحت تأثیر رصدهای شیوپارلی، پرسیوال لووِل رصدخانه­ای را در آریزونا بنا نهاد. او رصدهای مفصلی از بهرام انجام داد که نشان می‌داد شبکه پیچیده­ ای از کانال­های آبرسانی در آنجا وجود دارد. اما با بزرگ­تر شدن تلسکوپ­ها، شیارهای کمتری دیده شد. به نظر می­ رسد آنها خطای دید بودند. با این وجود، طلسم حیاتِ پیش­رفته در مریخ تا دههٔ ۱۹۶۰ باطل نشد و آن زمانی بود که فضاپیمای مارینر ناسا به بهرام رسید. (یک تصویر فریبنده از تخته­ سنگی عظیم، موسوم به «چهره بر روی مریخ»، توسط فضاپیمای وایکینگ ۱ در ۱۹۶۱ به­دست آمد. بعضی تصور کردند که آن نمادی بزرگ از تمدنی در گذشته است. اما عکس دقیقی که توسط «نقشه­ بردار سراسری مریخ» (Mars Global Surveyor)در سال ۲۰۰۱ گرفته شد نشان داد که آن یک «mesa» است – تپه یا کوهی پهن که لبه‌هایی با شیب تند دارد.) عکس­های دقیق فضا­پیمای مارینر دره­ های بزرگ و آتشفشان­های پهناوری را نشان داد. یکی از اینها قله اولمپوس (Olympus Mons)، بزرگ­ترین آتشفشان شناخته شده در سامانه خورشیدی (منظومه شمسی) است. قطر دهانه آن ۸۵ کیلومتر است و پهنای پایه مخروط آتشفشان به ۵۵۰ کیلومتر می­ رسد. دهانهٔ آتشفشان تقریباً ۲۷ کیلومتر بالاتر از سطح بهرام است، سه بار بلند­تر از کوه اورست! دانشمندان دریافتند که در زمان­ فعالیت این آتشفشان­های عظیم­ الجثه، حدود سه میلیارد سال پیش، جو بهرام (مریخ) بسیار غلیظ­تر از حال بوده است. اثر گازهای گلخانه ای در جو سبب می­ شده است که دمای سطح بهرام آنقدر بالا رود که آب امکان وجود روی آن را پیدا نماید. دیگر مشخصه ­های قابل مشاهده بر سطح بهرام به­ خوبی نشان می­ داد که جریان آب در آنجا وجود داشته است. این موضوع گمانه ­زنی­ هایی را دامن زد که شاید گونه ­هایی از حیات ساده در آن زمان در بهرام وجود داشته است.

 

 

همین احتمال کافی بود که در سال ۱۹۷۶ دو مریخ­ نورد وایکینگ به آنجا فرستاده شود. هدف آنها، علاوه بر عکس­برداری از سطح و جمع­آوری داده­های علمی، جستجوی هرگونه دلیل و مدرکی از حیات بود. آنها سه آزمایش انجام دادند و گرچه فعالیت شیمیایی غیرمنتظره­ای را در خاک مریخ یافتند، اما به هیچ­گونه گواهی دال بر وجود موجودی زنده دست پیدا نکردند. با توجه به جو رقیق مریخ (بدون لایه اوزون)، اشعه فرابنفش بسیار بیشتر از زمین به سطح آن می­رسد، به­طوری که از وجود حیات بر روی آن جلوگیری می‌­نماید. اگر روزی حیات در مریخ وجود داشته است، انتظار یافتن شواهد آن ­را تنها در زیر سطح بهرام می ­توان داشت.

 

 

 

 

 

 

 

مریخ،سیاره ای سرخ،چرا؟!

 

 

 

 

 

 

تقریبا اکثر مردم سیاره مریخ را که به سیاره سرخ منظومه شمسی معروف است می شناسند ؛ این سیاره در بعضی از شب ها به دور از نور خورشید با چشم غیر مسلح به صورت یک ستاره سرخ رنگ در آسمان دیده می شود.سارا توده زارع کارشناس نجوم گفت:
شاید ساده‌ترین توضیح برای قرمز رنگ بودن سطح مریخ وجود ماده سطحی یا سنگپوش آن که دارای مقادیر زیادی اکسید آهن است و تنها دلیل سرخی آن زنگ آهن موجود در این سیاره باشد.
۴٫۵ میلیارد سال قبل و در زمان شکل‌گیری منظومه شمسی عنصر سنگین آهن در قلب ستارگان مرده در ابرهای گازی و غباری در حال چرخش بوده است. این ابرها از لحاظ گرانشی برای تشکیل خورشید و سیارات دیگر در هم شکسته شدند و توده آهن زمین هنگامی که سیاره جوان بود، به هسته آن رفت ولی مریخ به دلیل اندازه کوچک و گرانش ضعیف‌ آهن کمتری را در هسته خود فرو برد.
مریخ دارای هسته‌ ایی آهنی است و در سطوح این سیاره نیز آهن به فراوانی یافت می‌شود به طوری که این عنصر ساده و درخشان به علت قرار گیری در معرض مقادیر کافی اکسیژن به اکسید آهن که رنگی قرمز دارد تبدیل شود و این ترکیب طول موج‌های آبی و سبزرنگ طیف نوری را گرفته و طول موج‌های قرمز رنگ را منعکس ‌می کند.
با وجود تحقیقات گسترده ای که تاکنون توسط دانشمندان جهان شده است اما هنوز هیچ کس توضیح درست و دقیقی برای این موضوع نیافته و قرمز رنگ بودن سطح مریخ هنوز هم در هاله‌یی از ابهام است.

 

 

 

 

 

 

 

افسانه مریخ:

 

 

 

مریخ. نام ستارهٔ فلک پنجم از ستاره‌های خنس و آن را بهرام نیز گویند، منحوس و دال بر جنگ و خصومت و خونریزی و ظلم است. (منتهی الارب). کوکبی است از جملهٔ سبعهٔ سیاره و در آسمان پنجم است. (برهان). ستاره‌ای است از خنس، گویند سبب تسمیهٔ آن سرعت سیرش است و برخی گویند بسبب رنگ زرد و سرخ آن است که شبیه مرداسنج (مردار سنگ) باشد. (از اقرب الموارد). چهارم کوکب سیار در عالم شمسی که بهرام نیز گویند و به اعتقاد بطلمیوس کوکب سیاری که در آسمان پنجم واقع شده‌است. (ناظم الاطباء). از کواکب سبعهٔ سیاره‌است و مأخوذ از مرخ و آن درختی است که از چوب آن آتش‌زنه سازند و سبب تسمیهٔ آن تشبیه به آتش است از نظر سرخی، و گویند مریخ در لغت عبارت از تیر بدون پر است که در حرکت خود پیچ و تاب می‌خورد و ستارهٔ مذکور نیز بسبب به چپ و راست رفتن در حرکت بدین نام خوانده شده مریخ در فلک پنجم است و فاصلهٔ آن از زمین سه هزار هزار و نهصد هزار و دوازده هزار و هشتصد و شصت و شش میل است. (از صبح الاعشی ج ۲). از کلدانی مَرداخ، و شاید اصل مرداخ نیز فارسی باشد، یا فارسی و کلدانی از مرد (رجل) و آک به‌معنی اسب به فارسی یا به کلدانی. یکی از پیکرهایی که یونانیان باستان برای مریخ می‌پنداشتند اسب بود، و واژه مارس از همین مریخ آمده‌است یعنی مرداخ و مرداس نامی است که به پدر ضحاک می‌داده‌اند و این نام در میان عرب بسیار است.

 

 

 

 

 

 

 

مقابله مریخ و زمین:

 

 

 

توجه به مدت زمان سال مریخی (۶۸۹ روز) و سال زمینی (۳۶۵ روز) نشان می‌دهد که فاصله زمانی هر دو مقابله حدود دو سال و دو ماه است. اما با عنایت به بیضی بودن مدار هر دو سیاره می‌توان انتظار داشت که فاصله بین زمین و مریخ در هر مقابله متفاوت باشد. کمترین فاصله، زمانی رخ می‌دهد که زمین در اوج و مریخ در حضیض مدار خود باشد. در این حالت زمین و مریخ تا ۵۶ میلیون کیلومتر به هم نزدیک خواهند شد. دورترین فاصله بین دو سیاره در مقابله می‌تواند تا ۲۴۰ میلیون کیلومتر افزایش یابد.

 

 

 

 

 

کمترین فاصله بین زمین و بهرام در مقابله‌هایی رخ می‌دهد که در دوره‌های ۱۵ تا ۱۷ ساله تکرار می‌شوند. اما آنچه حائز اهمیت است توجه به این نکته می‌باشد که فاصله دو سیاره در مقابله‌های نزدیک الزاما یکی نیست و به همین دلیل است که نزدیک‌ترین مقابله‌ها (مانند آنچه در ۲۷ آگوست سال ۲۰۰۳ رخ داد) در فواصل زمانی بسیار طولانی رخ می‌دهند.

 

 

جهت‌گیری مدار مریخ در فضا به هنگام مقابله نزدیک به گونه‌ای است که بهرام (مریخ) در جهت صورت فلکی دلو و یا در نزدیکی صورت فلکی بزغاله قرار می‌گیرد. از طرفی کره زمین نیز در امرداد هر سال از این مکان می‌گذرد. بنابراین مقابله نزدیک دو سیاره همیشه در امرداد یا شهریور هر ۱۵ تا ۱۷ سال رخ می‌دهد. در این هنگام بهرام در جنوب استوای سماوی قرار دارد و بنابراین این نوع مقابله‌ها از عرض‌های جغرافیایی جنوبی زمین بهتر مشاهده می‌شوند. عکس این مطلب در مقابله‌های دور صادق است چرا که این نوع مقابله‌ها در صورت فلکی شیر و در ماه بهمن و اسفند رخ می‌دهند، در نتیجه از نیم‌کره شمالی زمین بهتر دیده می‌شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حیات در سیاره مریخ:

 

 

 

کشف گاز مربوط به موجودات زنده در مریخ
اکتشافهای تازه مریخ نورد کنجکاوی در سیاره سرخ جنب و جوشی در جامعه علمی ایجاد کرده، چرا که کشف کرده است که در مریخ گاز متان یا همان گاز مربوط به موجودات زنده وجود دارد.
مریخ نورد کنجکاوی ناسا با استفاده از ابزارهای تحلیل نمونه خود به این کشف رسیده است که در سیاره مریخ گاز بیوتیک متان وجود دارد.
اگرچه متان می تواند توسط مکانیسمهای زمین شناسی هم تولید شود، اما اغلب وجود آن را به ارگانیسمهای زنده نسبت می دهند. این کشف توجه بسیاری از دانشمندان را که فکر می کنند یافتن متان در مریخ به این معنا است که در این سیاره حیات وجود دارد به خود جلب کرده است.
ممکن است این نوع حیات الزاماً به معنای موجودات فرازمینی نباشد اما واقع بینانه تر می توان این شکل از حیات را میکروبهای کوچک دانست که شبیه باکتریهای زمین است و می توانند این نوع گاز را از خود آزاد کنند.
مهمترین علمکرد ابزار تجزیه و تحلیل نمونه مریخ نورد کنجکاوی تحلیل گازهایی است که درحال حاضر به عنوان نمونه توسط این مریخ نورد گرفته شده است. این ابزار نیمی از وزن یک تنی مریخ را دربرگرفته است.
این ابزار توسطه مرکز پرواز فضایی گودارد ناسا طراحی و تولید شده است و گازهای اتمسفر و نمونه هایی از خاک مریخ را گرفته و بررسی می کند.
هدف اصلی این ابزار یافتن نمونه هایی است که در آنها عنصر کربن وجود دارد که متان هم یکی از آنها است. از آنجا که کربن یکی از سنگ بناهای وجود حیات اورگانیک است، یافتن آن در مریخ می تواند نشاندهنده این مسئله باشد که نوعی از حیات در مریخ وجود دارد.
این ابزار نمونه گیری مریخ نورد ناسا دارای یک وب سایت اینترنتی است که توسط مرکز پرواز فضایی گودارد اداره می شود. در این وب سایت آمده است که تعیین میزان کربن راه خوبی برای شناخت زمینی است که کنجکاوی روی آن فرود آمده، یعنی دهانه برخوردی گیل را با این روش می توان بهتر شناخت. اگر این مریخ نورد در سطح مریخ به مواد ارگانیک برخورد کند، باید تحقیقات بیشتری درباره ماهیت این ماده و یا مواد ارگانیک صورت گیرد.
این درحالی است که اگر کنجکاوی در مریخ کربن پیدا نکند قرار است زمین را حفر کرده تا ملکول ارگانیک بیابد.

 

 

براساس اظهارات کریس مک کی به عنوان کارشناس مریخ که در مرکز تحقیقات آمس ناسا کار می کند، بزرگترین پرسش درباره گاز متان مریخ وجود آن نیست بلکه میزان تغییرات آن است. دانشمندان از سالهای پیش می دانستند که ارگانیکهای که روی سطح مریخ قرار می گیرند به علت اشعه های ماورا بنفش خورشید به متان تبدیل می شوند.
مک کی اظهار داشت که این امر بدان معنا است که از دانشمندان انتظار می رفت که متان را در برخی از سطوح مریخ پیدا کنند اما وجود آن در یک قسمت در هر یک میلیارد قسمت پیش بینی شده بود. اگرچه کنجکاوی تاکنون تغییرپذیری متان در مریخ را پیدا نکرده است.
وی افزود: گاز متان در مریخ دارای عمر ۳۰۰ ساله است و نباید چندان متغیر باشد. اگر این تغییر پذیری مشاهده شود، بسیار دشوار است که بتوانیم این نظریه را توضیح دهیم.دانشمندان پروژه کنجکاوی در آینده این متان را مورد بررسیهای بیشتر قرار می دهد.
این مریخ نورد در هفته های اخیر درحال تجزیه و تحلیل نمونه های خاک مریخ بوده است.
طی مأموریت ۲ ساله ، محققان از ۱۰ ابزار کنجکاوی برای بررسی شرایط زیست محیطی مناسب در مریخ برای زندگی میکروبی استفاده خواهند کرد.

 

 

 

 

 

 

 

کشف “گل” سرخ:

 

 

 

 

 

 

مریخ نورد «کنجکاوی» ناسا در جدیدترین اکتشافات خود بر سطح سیاره سرخ موفق به تهیه عکس از تخته سنگ پیچ در پیچ به شکل مار و «گل مریخی» در دل یک سنگ شده است.کنجکاوی پیش از این تکه های پلاستیک شفاف را بر سطح مریخ مشاهده کرده بود که مشخص شد این قطعات از خود مریخ نورد جدا شده اند.در جدیدترین تصاویری که توسط مریخ نورد ناسا تهیه شده است، یک شکل عجیب و شفاف شبیه «گل» در دل یک سنگ مشاهده می شود.

 

 

تصویر موسوم به «گل مریخی» توسط ابزار تصویرساز میکروسکوپ مانند در انتهای بازوی رباتیک کنجکاوی تهیه شده است. ناسا نسخه خام این تصویر را در وب سایت رسمی مأموریت مریخ نورد منتشر کرده است و بازدیدکنندگان سایت، تعبیر «گل مریخی» را برای این عکس انتخاب کرده اند.«گای وبستر»، سخنگوی آزمایشگاه پیشرانش جت (JPL) ناسا تأکید می کند: به نظر می رسد که این شکل عجیب و شفاف بخشی از تخته سنگ بوده و به مریخ نورد کنجکاوی تعلق ندارد.

 

 

ناسا تصویر پانورامای جدیدی از محل حضور مریخ نورد کنجکاوی موسوم به Yellowknife Bay در دهانه گیل مریخ منتشر کرد.در مرکز این تصویر نیز تخته سنگ های پیچ در پیچ دیده می شوند که شبیه یک مار بزرگ است. این سنگ که ناسا از آن با تعبیر «رودخانه مار» (Snake River) یاد می کند، یک خط نازک از سنگ های تیره در پی هم هستند.

 

 

  

 

 

 

 

 

 

 

حرکت رجعی مریخ:

 

 

 

در حالیکه زمین به حالت مقابله با این سیاره می رسد(مانند بقیه سیارات بیرونی ) وبعد از عبور از آن حالت به نظر می رسد که این سیاره حرکت عادی به سمت شرق خود در زمینه ستارگان را متوقف کرده وبه سمت غرب برمی گردد بعد از مدتی دوباره متوقف شده وحرکت عادی خود به سمت شرق را آغاز می کند.این حرکت ویژه سیارات بیرونی ناشی از این است که زمین در مدار دور خورشید سریعتر از آنها حرکت می کند.در حالیکه زمین از آنها سبقت می گیرد به نظر می رسد که مانند اتومبیلی در اتوبان از زمین عقب می مانند وبه عقب بر می گردند ولی بعد از اینکه فاصه زمین با آنها بیشتر شد (برای مثال بعد از گذشت دو ماه ) به نظر می رسد که حرکت عادی خود را آغاز می کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مهمترین عوارض سطحی مریخ

 

 

 

 

مریخ دارای کوه آتشفشانی عظیم الجثه ای است که المپیوس(Olympus Mons ) نام دارد. این کوه بزرگترین کوه آتشفشانی در منظومه شمسی است. وسعت المپیوس در حدود ۶۰۰ کیلومتر،ارتفاع آن از دشتهای مجاور۲۴ کیلومتر و قطر دهانه آتشفشانی آن ۸۰ کیلومتر است.علاوه بر این دره ای با طول ۴۰۰۰ کیلومتر وعمق ۷ کیلومتر بانام Valles Marineris (این دره احتمالا درچند میلیارد سال پیش زمانی که سیاره در حال سرد شدن بوده بوجود آمده است )و دهانه ای برخوردی بزرگ با قطر۲۰۰۰ وعمق ۶ کیلومتر با نام Hellas Planitiaدر سطح مریخ وجود دارد.در سطح سیاره منطقه ای پهناور وجود دارد با نام mare acidalium که تصور می شود زمانی دارای آب بوده است.کشف بعضی از مواد معدنی شامل مولکولهای آب گواه این هستند.

 

 

وجود جو٬ کلاهک های قطبی٬ تغییرات اشکال روشنایی وتاریکی ها بر سطح آن وبطور کلی داستان معروف کانالهای مریخی باعث شد تعداد زیادی از منجمان ودانشمندان آنرا سیاره ای مانند زمین بپندارند وحتی زندگی موجوداتی مانند انسان را بر سطح آن جاری می دانستند.بعد از گذشت حدود سه دهه٬ فضاپیماهای روباتیک٬ مدار گردها ٬مریخ نورد ها تمام این نظرات را باطل اعلام کرده اند.

 

 

 

 

 

 

 

نامگذاری عوارض سطحی:

 

 

 

همانطور که می دانید روشنایی یک جسم بازتاب کننده نوری، آلبدو یا ضریب بازتاب و نواحی تاریک وروشن سطحی اجرام نیز عوارض آلبدویی نامیده می شوند.بکمک فضاپیماها ودیگر ماهواره های مخصوص نقشه برداری از مریخ مشخص شده که در مریخ بعضی از این عوارض٬ نواحی توپوگرافیکی نیستند فقط ناشی از اختلاف رنگ میان نواحی مجاور ناشی از اختلاف مواد تشکیل دهنده سطحی هستند.در حالیکه نواحی ای نیز وجود دارند که ناشی از عوارض طبیعی سیاره هستند.

 

 

 

 

 

بنابراین این سیاره دارای دو نوع نقشه با نامگذاریهای متفاوت است آنهایی که بر اساس عوارض مشاهده شده از زمین تعریف شده اند وآنهایی که بر اساس نقشه برداریهای دقیق از نزدیک تهیه شده اند.بر این اساس عوارضی وجوددارند که دارای دو نام قدیمی وجدید می باشند .برای مثال دریای Mare Sirenum به Terra Sirenum به معنای سرزمین Sirens تغییر نام داده است. بسیاری از رصد کنندگان مریخ هنوز تمایل دارند از نامگذاریهای قدیمی استفاده کنند چراکه این نامهاهستند که بیانگر ظاهرعوارض قابل مشاهده از روی زمین هستند .

 

 

 

 

 

 

 

انواع ابرها موجود در مریخ:

 

 

 

ابرهای مریخ عموما” از غبار٬ مه٬ شبنم ودیگر ذرات تشکیل شده ودارای رنگهای متفاوتی هستند.در حالیکه جو سیاره بیشتر از دی اکسید کربن تشکیل شده اما موجودی ذرات آب سیاره هم می توانند با سرد و منقبض شدن ،ابر بوجود بیاورند.

 

 

 

 

 

 

 

۱-ابرهای سفید: این ابرها بیشتردر نواحی میانه واستوایی بویژه بین فصلهای بهار وپاییز دیده می شوند.این ابرها پدیده ای روزانه هستند در اول صبح تشکیل شده وبا افزایش دما در میانه روز ازبین می روند.این ابرها در نیمکره ای که پوشش قطبی آن در حال ذوب شدن است بیشتر به چشم می خورند.

 

 

 

 

 

 

 

 

۲-ابرهای سفید – آبی : این ابرها معمولا” باابرهای سفید شکل می گیرند والبته بعضی مواقع تشخیص آنها مشکل است.عقیده بر این است که این ابرها در ارتفاع های پایین جو سیاره شکل می گیرندواحتمالا” مه وشبنم سطحی هستند.

 

 

 

 

 

 

 

 

۳- ابرهای زرد رنگ:این ابرها معمولا” زمانی که سیاره در حضیض مداری یعنی زمانی که با خورشید کمترین فاصله را دارد وگرمای خورشید موجب صعود بادهایی که ذرات غبار سطحی را به همراه دارند میشود بوجود می آیند. در حالیکه این ابرها کوچک وبا عمر کم هستند در بعضی موارد حتی می توانند کل سطح سیاره را دربر بگیرند .این ابرها معمولا در نواحی Hellas Planitia و Serpentis Mare شکل می گیرند٬البته می توان انتظار شکل گیری آنها را در نواحی Chryse٬Solis Lacus ٬Lsidis Regio و Aeria داشت.

 

 

 

 

 

 

 

 

۴-ابرهای دابلیو شکل: این ابرها با نواحی آتشفشانی سیاره مانند Olympus Mons ٬Pavonis Mons ٬Ascraeus Mons و Arsia Mons همراه هستند معمولا” بزرگ بوده وسریع حرکت می کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

طوفان های غباری سیاره مریخ:

 

 

 

این طوفانها در هرزمانی می توانند رخ دهند اما در زمانی که مریخ در حضیض مداری باشد وگرمای خورشید موجب وقوع بادهای سریع السیرسطحی می شود بیشتر رخ می دهند. این طوفانها می توانند مقطعی بوده ویا کل سیاره را دربربگیرند وموجب ناپدید شدن عوارض سطحی سیاره از دید زمینیان شوند.گفتنی است برای مشاهده عوارض سطحی سیاره مناسب است که از فیلترهای ویژه رصد مریخ استفاده نمود.

 

 

 

 

 

 

 

قطب های سیاره مریخ:

 

 

 

در سال ۱۶۶۶ میلادی جیووانی دومینیکو کاسینی ستاره شناس ایتالیایی و متصدی رصدخانه لویی چهاردهم در پاریس نواحی سفید رنگی را در قطبهای مریخ کشف کرد. بعد ها مشاهدات ویلیام هرشل این کشف را تایید کرد و مشخص شد که نواحی سفید رنگ در واقع پوششهای قطبی مریخ اند. این پوششها درست همانند پوششهای یخی زمین رشد می کنند و طی یک سال مریخی به تدریج تحلیل می روند. هرشل تصور می کرد که ساکنان مریخ در شرایطی نظیر شرایط حاکم بر زمین با چهار فصل و روزهایی تقریبا” برابر با روزهای زمین زندگی می کنند. پوشش یخی قطب جنوب مریخ بزرگتر از پوشش قطب شمالی است اما گهگاهی تغییراتی نیز دارد و گاهی به دو یا چند قسمت جداگانه تقسیم می شود علاوه بر این می تواند در فصل بهار حتی ناپدید شود.دربعضی از مقابله های مریخ با زمین بعلت زاویه کشیدگی محور آن، قطب جنوب مریخ بخوبی آشکار است.تغییرات قطب شمال مریخ کمتر ازقطب جنوب است البته تغییرات آن مانند قطب جنوب قابل پیش بینی نیست بهمین دلیل رصد آن جذاب تر است.در بعضی از روزها بویژه در فصل پاییز مریخی بر فراز قطب شمال مریخ چیزی شبیه آب یا مه تشکیل شده وناپدید می شود.بزرگ شدن پوشش قطب شمال با افزایش مه رابطه مستقیم دارد.

 

 

طیف سنج مادون قرمز مارینر۹ مشخص کرد که دمای سیاره مریخ در استوا حداکثر۱۷ درجه سانتیگراد و در نواحی قطبی حداقل ۱۲۰ درجه سانتیگراد زیر صفر است. هنگامی که سیاره در نقطه اوج مداری خود قرار دارد در نیمکره جنوبی زمستان است که سردتر از زمستان نیمکره شمالی است. پوشش یخی زمستانی در جنوب می تواند تا عرض جغرافیایی ۵۵ درجه جنوبی امتداد یابد. هنگامی که سیاره به خورشید نزدیک می شود نواحی شمالی زمستان گرمتری دارند. در این صورت پوشش یخی زمستانی فقط می تواند تا عرض جغرافیایی ۶۵ درجه شمالی برسد. در تابستان زمانی که با افزایش دما دی اکسید کربن منجمد(یخ خشک) به بخار تبدیل می شود پوششهای یخی نیز ذوب می شوند. دانشمندان معتقدند که یخهای قطب جنوب از دی اکسید کربن تشکیل شده اند. این یخها بر خلاف دی اکسید کربن برفکی که پایداری کمی دارد دیر ذوب می شوند. قطر پوشش قطب جنوب در اوج گرمای تابستان نیمکره جنوبی به ۳۰۰ کیلومتر می رسد. قطر پوشش قطب شمال خیلی بیشتر است و هرگز کمتر از هزار کیلومتر نمی شود. دماهای اندازه گیری شده در قطب شمال نشان می دهد که پوشش یخی تابستانی باید از آب یخ زده تشکیل شده باشد. زیرا در این زمان دما از نقطه انجماد یخ خشک بالاتر است. به علاوه تجمع بخار آب بر روی پوشش یخی نیمکره شمالی به هنگام تابستان نشان می دهد که در این منطقه آب یخ زده وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

قمرهای مریخ:

 

 

 

در سال ۱۸۷۷ میلادی هنگامی که شیپارلی به دقت در حال ترسیم کانالها بر روی نقشه هایش بود یک ستاره شناس آمریکایی به نام آسف هال نیز در حال مشاهده مریخ بود. او از نوعی تلسکوپ انعکاسی جدید ۶۶ سانتیمتری واقع در رصدخانه نیروی دریایی ایالات متحده در شهر واشنگتن استفاده می کرد.ستاره شناسان سالها به دنبال قمرهای مریخ بودند. یوهان کپلر در قرن هفدهم میلادی اعلام کرده بود که مریخ باید دو قمر داشته باشد. او معتقد بود که در ورای منظومه شمسی یک الگوی ریاضی نهفته است. طبق این الگو تعداد قمرهای سیاراتی که پس از زمین قرار دارند باید افزایش یابد. به این ترتیب که تعداد آنها هر دفعه باید دو برابر شود. با توجه به این که زمین دارای یک قمر است و در زمان کپلر تصور می شد که سیاره مشتری چهار قمر دارد بنابراین طبق ریاضیات حاکم بر این تئوری مریخ باید دو قمر داشته باشد.

 

 

آسف هال در ابتدای اوت ۱۸۷۷ میلادی مشاهدات طاقت فرسایی را برای یافتن اقمار مریخ آغاز کرد. در آن زمان نزدیکی مریخ به زمین مشکلاتی را ایجاد می کرد. مریخ آنقدر نزدیک بود که به هنگام مشاهده آن توسط تلسکوپ درخشندگی قابل توجهش اشکالاتی را در رصد این سیاره ایجاد می کرد. هال در یازدهم اوت متقاعد شد که چیزی نمی تواند بیابد. ولی همسرش به او اصرار کرد که بار دیگر نگاه کند. بالاخره در آن شب او متوجه چیزی شد. آن جرم آسمانی خیلی کوچک بود ولی قطعا” وجود داشت. بعد از مدتی آسمان ابری شد.

 

 

در شانزدهم اوت آسمان دوباره صاف شد و هال توانست قمر مریخ را به وضوح مشاهده کند. در روز هفدهم اوت هال با پیدا کردن قمر دوم مریخ به هیجان آمد. به این ترتیب نظریه دو برابر شدن اقمار درست به نظر می رسید. دانشمندان همچنان تصور می کردند که سیاره مشتری دارای چهار قمر و سیاره زحل دارای هشت قمر است. اما آنها در سال ۱۸۹۲ میلادی قمر پنجم مشتری و در سال ۱۸۹۸ میلادی قمر نهم سیاره زحل را کشف کردند. اکنون آشکار شده بود که تعداد اقمار سیارات مطابق نظر کپلر نیست.

 

 

آسف هال اقمار مریخ را به صورت نقاطی نورانی و متحرک مشاهده کرد. ولی تصاویری که در سال ۱۹۶۹ میلادی توسط فضاپیمای مارینر و در سال ۱۹۷۵ توسط وایکینگ ارسال شد نشان داد که اقمار دوقلوی مریخ ظاهری بسیار ناهنجار و بی قاعده دارند. هال این اقمار را به افتخار اسبهای کالسکه خدای جنگ در افسانه یونان فوبوس (به معنای خدای ترس) و دیموس (به معنای خدای وحشت) نامید.

 

 

آسف هال نتوانست اندازه اقمار مریخ را تعیین کند. اما مشاهدات بعدی نشان داد که طول قمر بزرگتر مریخ یعنی فوبوس تقریبا” ۲۷ کیلومتر است. فوبوس خیلی به مریخ نزدیک است و دریک مدار دایره ای شکل و به فاصله ۹۳۸۰ کیلومتری آن قرار دارد. نزدیکی زیاد باعث می شود که این قمر با سرعت زیادی حول مریخ بچرخد. به طوری که هر چرخش کامل آن ۷ ساعت و ۵۱ دقیقه طول می کشد.

 

 

دیموس هم مانند فوبوس دارای یک مدار دایره ای شکل است ولی در فاصله ۲۳۵۰۰ کیلومتری مریخ قرار دارد. طول دیموس در حدود ۱۵ کیلومتر است و ۳۱ ساعت و ۵ دقیقه طول می کشد تا یکبار به دور مریخ بچرخد.فوبوس و دیموس هر دو خاکستری رنگند و به خاطر وجود دهانه های آتشفشانی شبیه شهاب سنگهای آبله گون اند. این دو قمر هم مانند قمر زمین بدلیل پدیده قفل شدگی گرانشی همیشه یک روی خود را به مریخ نشان می دهند.

 

 

 

 

 

 

 

شهاب سنگ های سیاره مریخ:

 

 

 

عقیده بر این است که حداقل۳۴ شهاب سنگ غیر عادی کشف شده بر سطح زمین که با نام شهابسنگهای SNC هم شناخته می شوند ،در واقع تکه هایی از مریخ بوده اند که بر اثر برخوردهای شدید سنگی یا شهابی از سیاره قرمز جدا شده ودر دام جاذبه زمین گیر افتاده اند این عقیده باوجود شهابسنگهایی که بهمین طریق از سطح ماه به سطح زمین آمده اند تقویت شده است.یک نمونه از شهابسنگهای مریخی شهاب سنگ معروف ALH 84001 با عمری بیش از چهارونیم میلیارد سال می باشد .در تابستان ۱۹۹۶ یک تیم پژوهشی ناسا در مرکز فضایی جانسون اعلام کردند که شواهدی از وجود حیات ابتدایی در این سنگ یافته اند.کارشناسان این تیم عقیده داشتند اولین مولکولهای ارگانیک واصلی که به نظر می رسید دارای منشاء مریخی باشند٬ چندین ترکیب معدنی که از ویژگیهای فعالیت زیستی بوده واحتمالا” میکروفسیل ها(فسیل هایی بسیار ریز) از ساختار باکتری شکل اولیه را درون سنگ مریخی یافته اند.نتایج کار این گروه هنوز بطور قطعی اثبات نشده است.سن این شهابسنگها کمتر از ۲ میلیارد سال تخمین زده شده است.ترکیب ساختمانی آنها نشاندهنده این است که در جریانات بازالتی مواد مذاب یا lava ودر نتیجه فعالیت آتش فشانی شکل گرفته اند.این شهاب سنگها در سه گروه با نامهای شرگوتیت(Sherogottites) ناخلایت وچاسییگنی(Chassigny)یا SNC .کشف گاز حبس شده درون این شهابسنگها یکی از نشانها های مریخی بودن آنها به حساب می آید.ترکیب ایزوتوپیک این سنگها تشابه بسیار زیادی با ترکیب جو مریخ دارد.

 

 

 

 

 

 

 

انواع کاوش های مریخی!

 

 

 

بین سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۴ میلادی کاوشگرهای بسیاری از طرف روسها و آمریکایی ها به سوی سیاره مریخ فرستاده شدند و تعدادی از این کاوشگرها در انجام ماموریت خود ناکام ماندند و تعدادی دیگر توانستند ماموریت خود را با موفقیت انجام دهند.

 

 

در بیستم اوت سال ۱۹۷۵ میلادی فضاپیمای وایکینگ ۱ که توسط ایالات متحده آمریکا طراحی و ساخته شده بود به فضا پرتاب شد. نخستین هدف این فضاپیما کشف حیات در سطح سیاره مریخ بود.

 

 

به دنبال آن فضاپیمای وایکینگ ۲ در نهم سپتامبر همان سال به فضا پرتاب شد. این دو فضاپیما تقریبا” یک سال بعد به مریخ رسیدند و تا زمان انتخاب یک محل مناسب برای فرود در مداری در اطراف مریخ قرار گرفتند. این دو فضاپیما هنگامی که در جستجوی یک محل مناسب برای فرود بودند عکسهایی را به زمین ارسال کردند.

 

 

یک ماه پس از ورود به مدار مریخ بالاخره یک محل فرود مناسب برای فضاپیمای وایکینگ ۱ انتخاب شد. مریخ نشین فضاپیمای وایکینگ ۱ تقریبا” ۱۰ دقیقه پس از ورود به جو مریخ به آرامی فرود آمد. محل فرود در ۴/۲۴ درجه شمال قطب مریخ واقع شده بود. ۴۵ روز بعد وایکینگ ۲ در آن سوی سیاره ۷۵۰۰ کیلومتر دورتر از وایکینگ ۱ در ۹/۴۷ درجه شمالی به آرامی فرود آمد. هنگامی که مریخ نشینها از فضاپیما های خود جدا شدند ابتدا سرعت آنها توسط هشت موتور از مدار خارج کننده راکت کند شد. در این مدت یک محافظ حرارتی کپسول را در مقابل اصطکاک ناشی از ورود به جو مریخ محافظت می کرد. هنگامی که سرعت فرود از ۱۶ هزار کیلومتر بر ساعت به حدود هزار کیلومتر بر ساعت کاهش یافت یک چتر باز شد. در ارتفاع هزار متری چتر دور انداخته شد و یک سری هشت تایی از موتورهای راکت مریخ نشین سرعت فرود را باز هم کاهش دادند. در این لحظه سرعت فرود هر یک از مریخ نشینها فقط ۸/۸ کیلومتر بر ساعت بود.

 

 

 

 

 

هر دو مریخ نشین به دوربینهایی با قابلیت عکاسی پی در پی ،بیلهای مکانیکی و دستگاههایی جهت آنالیز شیمیایی و زیست شناسی نمونه های برداشته شده از سطح مریخ مجهز بودند. آنها تصاویر مربوط به طبیعت متروکه ،عوارض صخره ای و مناطق تپه شنی حاصل از وزش بادهای مریخی اطراف محل فرود وایکینگ ۱ را به زمین ارسال کردند. اما آنها در انجام ماموریت اصلی خود که کشف حیات در سطح این سیاره بود ناکام ماندند.

 

 

پروژه وایکینگها بعنوان اولین وسایل ساخته دست بشر برای فرود آرام بر سطح یک سیاره به حساب می آمدند.زمان مفید کاری چهار فضاپیمای وایکینگ از ۹۰ روز پیش بینی شده فراتر رفت.نتایج نسبتا” مفیدی از عملیات آنها بدست آمد ونهایتا” ناسا پایان پروژه را در تاریخ ۲۱ می ۱۹۸۳ اعلام کرد.

 

 

بعنوان نتایج این پروژه میان سیاره ای اعلام شد که تغییرات دمایی جو سیاره بسیار کم است بعنوان مثال بالاترین دمای ثبت شده توسط هردو مریخ نشین ۲۱- درجه سانتیگراد وپایین ترین دما نیز ۱۲۴- درجه سانتی گراد گزارش شد.نتایج بدست آمده ازاین پروژه همچنین نشان میدادند که جو سیاره بطور عمده ای از گازکربنیک تشکیل شده است.نیتروژن آرگون اکسیژن ودر حدی ناچیز نئون٬ زنون وکریپتون نیز وجود دارد.جو سیاره شامل مقادیری اندک آب هم می باشد که مقدار آن تنها به یک هزارم مقدار آب در جو زمین می رسد.حتی این مقادیر ناچیز هم می تواند متراکم شده و ابرهایی را بر فراز جو تشکیل دهد وحتی می تواند موجب تشکیل مه صبحگاهی شود.هم چنین شواهد نشان می دادند که سیاره در گذشته جو چگال تری داشته که باعث جریان یافتن آب مایع بر سطح آن شده است.عوارضی فیزیکی شبیه به بستر رودخانه ها تنگه ها وخطوط ساحلی دریاها اشاره به وجود رودخانه هایی بزرگ وحتی دریاهایی داشته است.

 

 

موج جدید کشفیات مربوط به این سیاره از سال ۱۹۹۶ آغاز شد .در این سال ناسا ماموریت نقشه بردار مریخ(Mars Global Surveyor) را از ایستگاه نیروی هوایی کیپ کاناورال در فلوریدا آغاز کرد.این فضاپیما در ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۹۷ به سیاره رسید.بعد از گذشت ۱٫۵ سال تصحیحات مداری از مداری بیضی کشیده به مداری دایروی٬ ماموریت نقشه برداری خود را در مارس ۱۹۹۹ شروع کرد.با استفاده از یک دوربین فوق حساس سیاره را از ارتفاع پایین در یک مدار قطبی که یک سال مریخی( که در حدود دو سال زمینی است) طول کشید نقشه برداری نمود.این فضاپیما بعد از ارسال حجم بسیار زیاد اطلاعات در باره سطح و جو سیاره در سال ۲۰۰۱ فعالیتش را به پایان رساند.

 

 

 

 

 

 

 

ناسا در سال ۱۹۹۶ فضاپیمایی دیگر را نیز با نام Mars Path Finder به معنای راهیاب مریخ به سوی آن ارسال کرد.هدف از ارسال آن آزمایش روبات های مجهز مریخ نورد ارزان قیمت با فناوری بالا بود.راهیاب مریخ طی یک فرود غلطشی وبا استفاده از کیسه های هوایی جهت فرود بر سطح سیاره نشست تصاویری دقیق از محل فرود خود ارسال نمود وتوانست تحلیل های شیمیایی مفیدی را از نزدیکترین سنگها ولایه های محل فرود انجام دهد.نتایج این پروژه نشان میدادند که مریخ زمانی گرم ومرطوب بوده است.اکنون این سئوال مطرح شده بود که آیا در گذشته با وجود آب بر سطح آن وجو غلیظ تر زندگی می توانسته بوجود بیاید یا خیر؟

 

 

 

در ۱۱ دسامبرسال ۱۹۹۸ ناسا یک مدار نورد(Mars Climate Orbiter) با هدف مطالعات آب وهوا شناسی مریخ روانه آن کرد.این مدار نورد به تحقیقات آب وهوایی میان سیاره ای وبه جمع آوری اطلاعاتی جهت ارسال مریخ نشین قطبی (Mars Polar Lander) پرداخت.این مدار نورد طی یک شیرجه به نواحی غلیظ جو مریخ آتش گرفته ونابود شد.

 

 

 

 

 

مریخ نشین قطبی هم در سال ۱۹۹۹ توسط یک موشک دلتا ۲ به سمت مریخ پرتاب شد.برنامه ریزی شده بود که در این پروژه یک روبات سطح نشین در منطقه ای قطبی در جنوب سیاره فرود بیاید به همراه آن دو کاوشگر عمقی بانام deep space 2 وجود داشت.متاسفانه در تاریخ ۳ دسامبر به سیاره رسید وبطور مرموزی گم شد.

 

 

بدنبال آن ناسا فضاپیمای اودیسه مریخ(Mars Odyssey) را در ۷ آوریل ۲۰۰۱ به سیاره قرمز فرستاد.وسایلی با هدف مطالعه سطح سیاره کشف آب ومحیط یونیده اطراف سیاره در مدار نورد نصب شده بود.اودیسه در تاریخ ۲۴ اکتبر سال ۲۰۰۱ به سیاره رسید ودر مدار مناسب قرار گرفت.با کمک پدیده ترمز هوایی توانست در مداری نزدیک دایروی حول قطبی قرار بگیرد.از ژانویه سال ۲۰۰۲ به اندازه گیری های علمی پرداخت.کار اصلی آن در اواخر تابستان ۲۰۰۴ ادامه یافت از آن به بعدتا تاریخ اکتبر سال ۲۰۰۵ از آن به عنوان یک ماهواره مخابراتی رله ای جهت ارسال اطلاعات از مریخ نورد تحقیقاتی مریخ یا Mars Exploration Rover به زمین استفاده شد.

 

 

در تابستان سال ۲۰۰۳ ناسا دو مریخ نورد مشابه به سطح مریخ فرستاد.اسپریت (MER-A) در دهم ژوئن سال ۲۰۰۳ توسط یک موشک دلتا ۲ از پایگاه هوایی کیپ کاناورال به فضاپرتاب شد ودر تاریخ ۴ ژانویه ۲۰۰۴ با موفقیت بر سطح مریخ فرود آمد.آپورجونیتی یا مریخ نورد فرصت (Opportunity)یا MER-B را در ۷ ژولای ۲۰۰۳ توسط موشک دلتا ۲ به فضاپرتاب شد ودر تاریخ ۲۵ ژانویه سال ۲۰۰۴ بر سطح آن فرود آمد.هردو آنها با استفاده از نتایج آزمایشات موفق رهیاب مریخ در استفاده از کیسه های هوایی جهت فرود در سطح فرود آمدند.

 

 

در سال ۲۰۰۳ ناسا در پروژه ای با نام مارس اکسپرس (Mars Express) با همکاری با آژانس فضایی اروپا وآژانس فضایی ایتالیا فضاپیمایی را روانه سیاره کرد که در دسامبر همان سال به مریخ رسید وشروع به اندازه گیری های جوی وسطحی سیاره از یک مدار قطبی نمود.این فضاپیما شامل یک سطح نشین کوچک با نام بیگل دو بود (بیگل نام کشتی تحقیقاتی چارلز داروین بود که با آن به تحقیقات گسترده ای دست زد.)متاسفانه پس از فرود بیگل دو بر سطح مریخ آژانس فضایی اروپا نتوانست با آن ارتباط برقرار کند واز دست رفت.علیرغم آن مارس اکسپرس توانست با موفقیت به کارهای در نظر گرفته شده بپردازد.

 

 

در تاریخ ۱۲ اوت سال ۲۰۰۵ ناسا یک فضاپیمای جدید ودقیق را با نام Mars Reconnaissance Orbiter(MRO) را راهی سیاره کرد.هدف آن بررسی دقیق تر مناطقی بود که توسط نقشه بردار کره مریخ و اودیسه ۲۰۰۱ انتخاب شده بودند.دقت عکسبرداری آن به ۰٫۲ تا ۰٫۳ متر می رسید.احتمالا” از سال ۲۰۰۹ ناسا برنامه ای گسترده را برای ایجاد آزمایشگاههایی دائمی بر سطح مریخ شروع خواهد نمود.در این برنامه انواع مریخ نورد های جدید کاوشگرهای عمقی روباتهای هوشمند و…. مورد آزمایش قرار خواهند گرفت.

 

 

ناسا در نظر دارد از سال ۲۰۱۴ برنامه ساخت وبررسی فضاپیماهای قابل برگشت از مریخ را نیز آغاز کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

اخباری در مورد نتایج اکتشافات مریخ نشین ققنوس ( در خرداد ۸۹ )

 

 

 

 

در طول ماموریتش در مریخ ،ققنوس مسیرهای گسترده زیر زمینی یخ آب را که توسط ادیسه کشف شده بود تایید وآزمایش کرد و به وجود کربنات کلسیم در مریخ که به علت حضور آب گرم است پی برد ، همچنین عناصر شیمیایی مناسب حیات را در خاک مریخ یافت و بارش برف را مشاهده کرد . بزرگترین بعد ماموریتش کشف پرکلرات است ماده شیمیایی اکسید کننده روی زمین که غذای مناسبی برای برخی میکروبها وسمی جهت سایرین می باشد . پیتر اسمیت محق ققنوس می گوید : “مادریافتیم که خاک روی یخ مثل اسفنج عمل می کند . پر کلرات آب را از جو گرفته وآن را در خود نگه می دارد . شما می توانید لایه ای از آب را در آن جا ببینید دانه های شن برای خود دنیای کوچکی هستند که فعل و انفعالات جالبی دارند .” پر کلرات خواص ضد یخ دارد و به عنوان یک منبع انرژی برای میکروبهاست . کشف یخ در شنهای رویی توسط ادیسه راهی را پیش پای ققنوس قرار داد . اخیرا مدارگرد مریخ با استفاده از رادارش دریافت یخ فراوانی در نواحی میانی و اعماق مریخ انباشته شده که به علت فعالیت های آتش فشانی تازه روی سطح مریخ مشخص است . اسمیت می گوید: “منابع یخ در مریخ غنی است بیشتر از آنچه که فکرش را می کنید ولی مقدار آن در برخی نواحی بیشتر ودر برخی نواحی کمتر است .”

 

 

 

 

 

 

 

زمان های مناسب برای مشاهده مریخ در آسمان:

 

 

 

 

 

 

سیاره مریخ در این روز به حداقل فاصله خود با زمین یعنی به ۹۰ میلیون کیلومتری رسید .

 

 

تقریبا هر ۶۰۰ روز یک بار سیاره مریخ به نزدیکترین فاصله خود با زمین می‌رسد با این که در طول سال با چشم مسلح قابل دیدن است .

 

 

در سال ۱۳۸۲نیز مریخ به فاصله ۵۰میلیون کیلومتری زمین رسید.

 

 

مریخ همواره در صورت فلکی سنبله به رنگ سرخ مشخص و قابل مشاهده است.

 

 

نیمه‌های شب وقتی به این صورت فلکی نگاه می‌کنید می‌توانید مشتری را در غرب، مریخ را در وسط و زحل را پایین صورت فلکی سنبله رصد کنید.

 

 

 

 

 

 

 

زمین از دید مریخ!

 

 

 

 

 

 

این تصویر جدیدی نیست و در واقع در هشتم مارس سال ۲۰۰۴ گرفته شده است. اما به احتمال زیاد تا به حال آن را ندیده اید، چرا که به نظر می رسد همین چند روز پیش توسط ناسا منتشر شده است.

 

این نخستین عکس از کره زمین است که از روی سیاره ای دورتر از ماه گرفته شده. این عکس را مریخ نورد اسپیریت یک ساعت قبل از طلوع خورشید از روی سطح مریخ گرفته. تا پیشرفت هایمان به مان نشان بدهد که چقدر کوچک هستیم. ‏

آن نقطه ی کم رنگ در وسط تصویر ما هستیم. همه ما! ‏


با سلام جهت استفاده از مطالب صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد و لطفاً لينك ما را در وبلاگ يا وبسايت خود قرار دهيد و به دوستان خود معرفي نماييد باتشكر - مديريت وبلاگ

معلم كلاس ششم

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 12 آبان 1393برچسب:, | 20:47 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |